صورت حساب !!!
پسر بچه ای یک برگ کاغذ دست مادرش داد.

مادر که درحال آشپزی بود دتهایش را با حوله تمیز کرد و و نوشته ها راباصدای بلند خواند او نوشته بود:
صورت حساب!!!!!!

کوتاه کردن چمن باغچه:5000 تومن

مراقبت از برادر کوچکترم:2000 تومن

نمره ریاضی خوبی که گرفتم:3000 تومن

بیرون بردن زباله:1000 تومن

جمع بدهی شما:12000 تومن!!!

مادر نگاهی به چشمان منتظر پسرش کردچند لحظه خاطراتش رامرور کرد و سپس قلم رابرداشت و

پشت برگه صورت حساب نوشت:

بابت نه ماه بارداری که در وجودم رشد کردی هیچ.

بابت شبهایی که به پایت بیدار ماندم و برایت دعا کردم هیچ.

بابت تمامی زحمت هایی که این سالها کشیدم تا تو بزرگ شوی هیچ.

بابت غذا,نظافت,اسباب بازیهایت هیچ.

و اگر همه اینها را جمع زنی خواهی دید که....:هزینه واقعی عشق من به تو هیچ است.

وقتی پسر آنچه را که مادرش نوشته بود را دید چشمانش پر از اشک شد و در حالی که به چشمان مادرش نگاه میکرد گفت:

مامان...دوست دارم

آنگاه قلم را برداشت و نوشت:

قبلا به طور کامل پرداخت شده



منبع: حسابدار نت